کله ی باندپیچی شده ی آیناز
الهههههههههههههههی مامان دورت بگرده دردو بلات بخوره به جونم امروز عصری یه کیک خوشمزه
با هم درست کردیم.اومدی تو اتاق مامان من داشتم وبلاگتو آپ میکردم که گفتی کیک میخوام رو
صندلی نشستی داشتی کیک میخوردی که گفتی مامان ببین بزرگ شدم منم گفتم آره زندگیم
ماشاللهمشغول وبلاگت بودم که یهو صندلی از زیر پات رفت تا رسیدم بهت غرق خون
بودی الهی بمیرم بابایی خونه عزیز بود زنگ زدم اومد و بردیمت بیمارستان پشت سرت سه تا بخیه خورد
زیر دست پرستار اصلا گریه نکردی دستت تو دستم بودو آروم نگام میکردی یه آرامشی بهم
دادی که همه تعجب کرده بودن دختر صبورم وقتی اومدیم خونه به بابا گفتی انگار آشپزی شدم.
اینم عکس نازگل صبورم دردت به جونم
زندگیم داروهاتو خوردی بعد خوابیدی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی